زیدیه

زیدیه
اطلاعات کلی
مؤسس زید بن علی
سال تأسیس سده دوم قمری
اطلاعات دینی
از فرقه‌های شیعی
رهبران/امامان زید بن علی، یحیی بن زید، نفس زکیه
ابراهیم بن عبدالله محض ، صاحب فخ
قاسم رسی، هادی الی الحق ، ناصر اطروش


زیدیه یکی از فرقه‌های شیعه. پیروان آن معتقدند پس از امامت حضرت علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) و زید بن علی، امامت به هر مردی از اولاد حضرت فاطمه(س) می‌رسد که مردم را به امامت خود دعوت کند و در ظاهر، عادل، عالم و شجاع‏ باشد و مومنان با او برای جهاد بیعت‏ کنند. این فرقه در سال‌های آغازین قرن ۲ هجری قمری/هشتم میلادی از شیعه منشعب شد. اعتقاد به قیام و مبارزه از ویژگی‌های مهم زیدیه است. زیدیان در طول تاریخ در طبرستان، مغرب، یمن حکومت تشکیل دادند. امامان زیدیه در یمن در حدود یازده قرن بر یمن حکومت کردند. آخرین دولت امامان زیدیه در یمن در کودتای جمهوری خواهان و سکولارها در سال ۱۹۶۲میلادی از بین رفت و جمهوری یمن تشکیل شد.

یمن اقامتگاه اصلی زیدیان در دوره کنونی (سده ۱۵ قمری) است. بر اساس برخی منابع حدود ۴۵ درصد جمعیت یمن، زیدی مذهب هستند. اما منابع دیگری معتقدند این جمعیت مربوط به یمن شمالی است و به زمانی‎ برمی‎گردد که یمن به دو کشور شمالی و جنوبی تقسیم شده بود و پس از اتحاد دو یمن، پیروان زیدیه حدود ۳۵ درصد جمعیت کل یمن را تشکیل می‎دهند. آنان بیشتر دراستان‎های صعده، حجه، ذمار و صنعا سکونت دارند.

زیدیان پس از این کودتا تا دو دهه در انزوا بودند اما رفته رفته وارد عرصه‎ های فرهنگی و سیاسی شده و احزاب و تشکیلات متعددی را در یمن تأسیس کردند. جنبش انقلابی انصارالله، جریان زیدیه محافظه‎کار و جریان روشنفکری، جریان‎های فعال زیدیه در یمن به شمار می‌روند.

پیدایش

پس از شهادت امام حسین(ع) برخی از علویان، اندیشه قیام مسلحانه را به عنوان یکی از شروط امامت و راهبرد مقابله با ظالمان قلمداد کردند. با شکل‎گیری این تفکر سیاسی در دوره امام سجاد(ع)، سنگ بنای زیدیه نهاده شد.

اختلاف میان علویان به دو دیدگاه مبارزه فرهنگی یا قیام مسلحانه علیه دستگاه اموی برمی‎گشت. نتیجه این اختلاف پس از شهادت امام زین‎العابدین(ع) پدید آمد. عده‎ای امامت امام باقر (ع) را پذیرفتند و گروهی دیگر به امامت زید بن علی برادر امام محمد باقر(ع) معتقد و به زیدیه مشهور شدند. بر این اساس شیعیانِ معتقد به قیام مسلحانه، زید بن علی را پس از امام علی (ع)، حسنین (ع) و امام سجاد(ع) به عنوان امام پنجم اهل بیت (ع) می‎دانند.

در برخی از منابع از حسن مثنی به عنوان امام زیدیه پس از امام سجاد(ع) نام برده شده است.

قیام زید بن علی

نوشتار اصلی: قیام زید بن علی

پس از آنکه حدود ۱۵ هزار نفر در کوفه با زید بن علی بیعت کردند، او عزم خود را برای قیام علیه هشام بن عبدالملک، خلیفه اموی، جزم کرد. این در حالی است که شماری نیز در بصره، مدائن و خراسان با زید بیعت کرده بودند. هنوز نیرو‎های زید برای قیام ساماندهی نشده بودند که والی عراق با سپاهی به مخفیگاه وی حمله کرد و زید با خروج زودتر از موعد خود در ماه محرم از سال ۱۲۲ قمری با دویست نفری که همراه وی بودند به جنگ با سپاه اموی رفت و در ۲۴ یا ۲۵ محرم سال ۱۲۲ق به شهادت رسید. پس از درگذشت زید، شیعیانی که معتقد به اندیشه قیام به سیف و خروج علیه حاکم ظالم بودند، زید را به عنوان امام بدون نص دانسته و به زیدیه معروف شدند.

شاخه‌های زیدیه

در منابع فرقه شناختی درباره شاخه‌های پدید آمده در زیدیه و تعداد آنها اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد.«آنچه در برایند کلی می‌توان گفت این است که زیدیه بر دو طایفه‌اند: متقدمان، و آنان کسانی‌اند که رافضه به شمار نمی‌روند و به امامت ابوبکر و عمر اعتراف دارند؛ و متأخران و آنان کسانی‌اند که این امامت را نمی‌پذیرند. مذهب زیدی‌ای که اکنون در یمن وجود دارد به مذهب زیدی نزد متقدمان نزدیکتر است.» شاخه‌های عمده این فرقه، جارودیه، بتریه و سلیمانیه هستند. البته شاخه‌های دیگری نیز در این فرقه وجود دارد تا جایی که نوبختی هفده شاخه را برمی‌شمارد.

جارودیه

نوشتار اصلی: جارودیه

جارودیه یا سرحوبیه، پیروان ابوالجارود؛ زیاد بن ابی زیاد هستند. این فرقه نخستین یا از نخستین فرقه‌های زیدیه است. نقطه اشتراک آنها با امامیه، اعتقادشان به تصریح پیامبر (ص) بر امامت علی (ع) است. جارودیه به ابو بکر و عمر نسبت فسق و کفر داده و بیشتر صحابه را تکفیر کردند. اعتقاد به مهدویت، حصر امامت در فرزندان حضرت زهرا(س) و اعتقاد به علم لدنی امام بخشی از نقاط مشترک میان زیدیه و امامیه است. هرچند که در مصداق مهدویت و انحصار امامت در فرزندان حضرت زهرا میان این دو گروه اختلاف وجود دارد. جارودیه بر خلاف امامیه به شورایی دانستن امامت، پس از امامت علی (ع)، حسن (ع) و حسین (ع) معتقدند. البته برخی نیز وجوب اطاعت از فردی از ذریه حسنین (ع) که قیام کرده و مردم را به خود دعوت کند را به جارودیه نسبت داده‎اند. آنان درباره امامان زیدیه تا اندازه‌ای گرفتار غلو بوده و به رجعت برخی امامان زیدی نظیر نفس زکیه پس از کشته شدن آنان در قیام‎ها اعتقاد داشتند.

صالحیه (بتریه)

صالحیه (بتریه)، پیروان حسن بن صالح بن حی همدانی و ابو اسماعیل کثیر بن اسماعیل بن نافع نواء ملقب به کثیر النواء و الابتر هستند. اختلاف نظر آنان با زید در تولی و تبری، ابوبکر و عمر باعث نفرین زید بر آنان شد و بدین جهت، این فرقه با نام بتریه نامگذاری شدند. صالحیه معتقدند امامت شورایی است. آنان به امامت مفضول با وجود فاضل -البته با رضایت فاضل بر این امر- باور دارند. این فرقه درباره ایمان یا کفر عثمان توقف می‌کردند.آنها به اصل امر به معروف معتقد و با تقیه مخالف بودند. صالحیه در فقه به اهل سنت نزدیکند.

سلیمانیه یا جریریه

سلیمانیه، پیروان سلیمان بن جریر رقی زیدی هستند. سلیمان، با بداء و تقیه مخالف بود. این گروه، در عین برتر دانستن علی (ع) در امامت، خلافت ابوبکر و عمر را از باب خطای در اجتهاد می‌پذیرفتند و در عین حال عثمان را کافر و فاسق میدانستند.ایشان عایشه، طلحه و زبیر را کافر می‌دانستند.

سایر شاخه ها

حسینیه، قاسمیه، هادویه، ناصریه، صباحیه، عقبیه، نعیمیه و یعقوبیه از دیگر فرقه‌های زیدیه هستند.

باورهای زیدیان

سلسله امامان زیدیه
ردیف نام تاریخ حکومت/قیام/امامت محل شهادت (درگذشت)
۱امام علی(ع)۳۵ ـ۴۰قکوفه
۲امام حسن(ع)۴۰ ـ ۵۰قمدینه
۳امام حسین(ع)۵۰ ـ ۶۱قکربلا
۴امام سجاد(ع)۶۰ - ۹۵قمدینه
۵زید بن علی۱۲۲قاطراف کوفه
۶یحیی بن زید۱۲۶قجوزجان
۷محمد بن عبدالله بن حسن مثنی(مشهور به نفس زکیه)۱۴۵قمدینه
۸ابراهیم بن عبدالله بن حسن مثنی۱۴۵قباخمرا در نزدیکی کوفه
۹حسین بن علی بن حسن مثلث بن حسن مثنی شهید فخ۱۶۹قمکه
۱۰یحیی بن عبدالله بن حسن مثنی(زمینه‎ساز حکومت زیدیه در طبرستان)۱۷۴قبغداد زندان هارون ‎الرشید
دولت ادریسیان
۱۱ادریس بن عبدالله بن حسن مثنی (مؤسس دولت زیدیه در مغرب)۱۷۲قمغرب
۱۲ادریس بن ادریسدرگذشته۲۱۳ق (بنابر قولی۲۱۴ق)فاس
۱۳محمد بن ادریس۲۱۳-۲۲۱قفاس مغرب
۱۴عمر و قاسم برادران محمد بن ادریس بن ادریس۲۲۱- ۲۴۹قفاس مغرب
۱۵یحیی بن محمد بن ادریس۲۴۹-۲۵۲قفاس مغرب
۱۶یحیی‎ بن‎ یحیی ‎بن‎ محمد۲۴۹-۲۵۲قعشدْوَه‎الاندلسیین
۱۷علی‎ بن ‎عمر بن ‎ادریس۲۵۲ق - ؟نامعلوم
۱۸یحیی ‎بن ‎قاسم ‎بن ‎ادریس؟ ـ ۲۹۲قفاس مغرب
۱۹یحیی ‎بن ‎ادریس ‎بن ‎عمر۲۹۲-۳۰۷قفاس مغرب
علویان طبرستان
۲۰حسن بن زید بن محمد ملقب به داعی کبیر(مؤسس دولت زیدی علویان طبرستان)۲۵۰ ـ۲۷۰قطبرستان
۲۱محمد بن زید بن محمد۲۷۰ ـ ۲۸۷قگرگان
۲۲حسن بن علی بن حسن ملقب به ناصر اطروش و ناصر کبیر۲۸۷ـ ۳۰۴قآمل
۲۳حسن بن قاسم بن حسن پسرعموی ناصر اطروش معروف به داعی صغیر۳۰۴ ـ ۳۱۶قآمل
۲۴ثائر بالله جعفر بن محمد بن حسنمتوفی۳۴۵قطبرستان
۲۵محمد بن قاسم بن حسن۳۵۳ـ ۳۵۹قدیلم
۲۶احمد بن حسین بن هارون مکنی به ابوالحسین هارونی۳۸۰ ـ۴۱۱قطبرستان
۲۷یحیی بن حسین بن هارون مکنی به ابوطالب هارونی۴۱۱ـ ۴۲۴قآمل
۲۸حسین بن احمد معروف به حسین ناصر۴۳۲ ـ ۴۷۲ق
۲۹علی بن جعفر معروف به هادی حقینی۴۷۲ ـ ۴۹۰ق
۳۰احمد بن یحیی از نوادگان ابوالحسبن هارونی معروف به سید ابوطالب اخیر۵۰۲ ـ ۵۲۰قدیلم
۳۱سلسله آل کیا(آخرین دولت زیدیه در شمال ایران)۷۷۶ ـ ۹۷۴ق
دولت زیدیه در یمن
۳۲یحیی بن حسین بن قاسم معروف به هادی الی الحق(مؤسسس دولت زیدیه در یمن)۲۸۴ – ۲۹۸قصعده
۳۳مرتضی بن محمد بن یحیی بن حسین۲۹۸ – ۳۰۱صعده
۳۴ناصر بن احمد بن یحیی بن حسین۳۰۱ ـ ۳۲۵قصعده
۳۵حسن بن احمد بن یحیی بن حسین و قاسم بن احمد بن یحیی بن حسین و یحیی بن احمد بن یحیی بن حسین۳۲۵ ـ ۳۶۶ق
۳۶یوسف بن یحیی۳۶۶ ـ ۴۰۳قصعده
۳۷قاسم بن علی عیانی۳۸۹ ـ ۳۹۳قعیان
۳۸حسین بن قاسم بن علی عیانی۳۹۳ ـ ۴۰۳قریدة
۳۹حسن بن عبدالرحمان بن یحیی از نوادگان قاسم رسی۴۲۶ ـ ۴۳۱قناعط
۴۰احمد بن حسین۴۲۰ ـ ۴۳۷ق
۴۱ابوالفتح ناصر دیلمی۴۳۷ ـ ۴۴۴قبیت الدیلمی عنس
۴۲احمد بن سلیمان۵۳۲ ـ ۵۶۶قحیدان
۴۳عبدالله بن حمزه۵۸۳ ـ ۶۱۴قظفار
۴۴یحیی بن حسن۶۱۴ ـ ۶۳۶قساقین
۴۵احمد بن حسین۶۴۶ ـ۶۵۶قشوابة
۴۶حمیدان بن یحیی؟ ـ۶۵۰ق
۴۷حسن بن وهاس۶۵۶ ـ ۶۶۰ق
۴۸یحیی بن محمد سراجی۶۵۶ ـ ۶۶۰قصنعا
۴۹حسین بن بدرالدین؟ ـ ۶۶۳ق
۵۰حسن بن بدرالدین۶۶۱ ـ ۶۷۰قرغافة
۵۱ابراهیم بن تاج‎الدین۶۷۰ ـ ۶۷۴قتعز
۵۲مطهر بن محمد بن مطهر بن علی۶۷۶ ـ ۶۹۷قحجة (ذروان)
۵۳محمد بن مطهر بن محمد۶۹۷ ـ ۷۲۸قصنعا
۵۴یحیی بن حمزه بن علی۷۲۹ ـ ۷۴۹قذمار
۵۵مطهر بن محمد۷۳۰ ـ ۷۵۰قصنعا
۵۶علی بن محمد۷۳۰ ـ ۷۳۰قسودة
۵۷احمد بن علی فتحی۷۳۰ ـ ۷۵۰قصعدة
۵۸علی بن محمد۷۵۰ ـ۷۷۳قصعدة
۵۹صلاح الدین بن علی۷۷۳ ـ ۷۹۳قصنعا
۶۰علی بن صلاح الدین۷۹۳ ـ ۸۴۰قصنعا
۶۱احمد بن یحیی مرتضی۷۹۳ ـ ۸۴۰قحجة
۶۲علی بن مؤید۷۹۶ ـ ۸۳۰فللة
۶۳مطهر بن محمد بن سلیمان۸۴۰ ـ ۸۷۹قذمار
۶۴صلاح بن علی۸۴۰ ـ ۸۴۹قصنعا
۶۵ناصر بن احمد۸۴۰ ـ ۸۶۶قصنعا
۶۶محمد بن ناصر۸۶۶ ـ ۹۰۸قصنعا
۶۷عزالدین بن حسن۸۷۹ ـ ۹۰۰قرغافة
۶۸حسن بن عزالدین۹۰۰ ـ ۹۲۹قفللة
۶۹محمد بن علی سراجی وشلی۸۸۰ ـ ۹۱۰قصنعا
۷۰یحیی بن شرف‎الدین بن مهدی۹۱۲ ـ ۹۶۵قحجة
۷۱مطهر بن یحیی شرف‎الدین۹۶۵ ـ ۹۸۰قثلا
۷۲حسن بن علی بن داود۹۸۶ ـ ۹۹۳قاستانة
۷۳قاسم بن محمد۹۹۳ـ ۱۰۲۹ق
۷۴محمد بن قاسم۱۰۲۹ ـ ۱۰۵۴قشهارة
۷۵اسماعیل بن قاسم بن محمد۱۰۵۴ ـ ۱۰۸۷قجبل ضوران
۷۶احمد بن حسن بن قاسم۱۰۸۷ ـ ۱۰۹۲قغراس
۷۷محمد بن متوکل اسماعیل۱۰۹۲ ـ ۱۰۹۷قجبل ضوران
۷۸محمد بن احمد حسن۱۰۹۸ ـ ۱۱۳۰قمواهب
۷۹حسین بن قاسم بن مؤید۱۱۲۷ ـ ۱۱۳۲قشهارة
۸۰قاسم بن حسین۱۱۲۸ ـ ۱۱۳۹قصنعا
۸۱محمد بن اسحاق۱۱۳۵ ـ ۱۱۳۵قصنعا
۸۲حسین بن قاسم۱۱۳۹ ـ ۱۱۶۱قصنعا
۸۳عباس بن حسین بن قاسم۱۱۶۱ ـ ۱۱۸۹قصنعا
۸۴علی بن عباس۱۱۸۹ ـ ۱۲۲۴قصنعا
۸۵احمد بن علی بن عباس۱۲۲۴ ـ ۱۲۳۱قصنعا
۸۶عبدالله بن احمد بن علی۱۲۳۱ ـ ۱۲۵۱قصنعا
۸۷احمد بن علی سراجی۱۲۴۷ ـ ۱۲۴۷قصنعا
۸۸علی بن محمد۱۲۵۱ ـ ۱۲۵۲قصنعا
۸۹عبدالله بن حسن بن احمد بن مهدی۱۲۵۲ ـ ۱۲۵۵قصنعا
۹۰محمد بن متوکل احمد۱۲۵۶ ـ ۱۲۵۹قصنعا
۹۱محمد بن یحیی بن منصور۱۲۶۰ ـ ۱۲۶۵قصنعا
۹۲احمد بن هاشم۱۲۶۴ ـ ۱۲۶۵قصنعا
۹۳عباس بن عبد الرحمن۱۲۶۶ ـ ۱۲۶۶قصنعا
۹۴غالب بن متوکل محمد۱۲۶۷ ـ ۱۲۶۸قصنعا
۹۵محمد بن عبدالله وزیر۱۲۶۹ ـ ۱۳۰۷قسر
۹۶محسن بن احمد۱۲۷۱ ـ ۱۲۹۵قحوث
۹۷حسین بن محمد بن هادی۱۲۷۵ ـ ۱۲۷۹قصنعا
۹۸شرف‎الدین محمد حسینی۱۲۹۶ ـ ۱۳۰۷قمدان
۹۹محمد بن یحیی حمیدالدین۱۳۰۷ ـ ۱۳۲۲ققفلة
۱۰۰یحیی بن محمد بن یحیی حمیدالدین۱۳۲۲ ـ ۱۳۶۷قصنعا
۱۰۱احمد بن یحیی حمیدالدین۱۳۶۷ ـ ۱۳۸۲قصنعا
۱۰۲محمد بدر حمیدالدین۱۳۸۲ ـ ۱۳۸۲قمحل درگذشت لندن محل دفن مدینه

اندیشه امامت

مهم‌ترین ویژگی امام از نظر زیدیان قیام مسلحانه و علنی علیه ستمگران است. به اعتقاد زیدیه تنها امامت سه امام یعنی امامان علی، حسن و حسین علیهم السلام از سوی پیامبر(ص) تعیین و ابلاغ شده بود و بعد از ایشان امامت از آن فردی از فزرندان حضرت فاطمه (س) است که به جهاد علنی و قیام علیه ستمگران بپردازد. بر اساس این عقیده امامت سایر امامان شیعه که به قیام علنی نپرداختند، مورد قبول زیدیان نیست و در عوض افرادی از نسل فاطمه(س) که قیام کردند امامان زیدی به شمار می‌روند مانند زید بن علی، یحیی بن زید، محمد بن عبدالله بن حسن (نفس زکیه)، ابراهیم بن عبدالله و شهید فخ. در عین حال در برخی از متون کهن و منابع زیدیه به امامت امام سجاد(ع) پس از امام حسین (ع) تصریح شده است. برخی از پژوهشگران امامت امام سجاد را مورد اتفاق عالمان گذشته زیدیه می‌دانند.

از دیگر شرایط امام این است که عالم، زاهد، شجاع و سخی باشد. زیدیان در عدم جواز قیام دو امام در زمان و سرزمین واحد اتفاق نظر دارند اما در صورتی‎که دو امام در دو نقطه دور از یکدیگر باشند اختلاف نظر دارند برخی آن را جایز دانسته و عده‎ای دیگر آن را رد می‎کنند.

زید، امامت مفضول با وجود فاضل را جایز می‌شمرد. این اعتقاد تا زمان ناصر اطروش در زیدیه پایه داشت و پس از آن زیدیان از این اعتقاد برگشتند. در نگاه زیدیه عصمت شرط امامت نیست. آنها به اصل مهدویت معتقدند اما انطباق مصداق آن در امام دوازدهم شیعیان را نمی‌پذیرند.

باورهای فقهی

از قدیمی‌ترین کتابهای زیدیه در فقه، کتاب مسند زید بن علی است که به آن مجموع الفقهی والحدیثی یا مجموع الفقهی الکبیر نیز گفته می‎شود. بیان «حی علی خیر العمل» در اذان، جواز مسح علی الخفین، قائل نبودن به متعه و جواز خوردن ذبح اهل کتاب از معتقدات فقهی زیدیه است. آنان امر به معروف و نهی از منکر را واجب می‌دانند. ائمه زیدیه در راستای احیای این اصل علیه دستگاه ظلم قیام کرده و کشته می‎شدند. برخی از زیدیه در استنباط احکام شرعی، مانند ابوحنیفه اخذ به قیاس می‌کنند. این فرقه، اساس آراء شرعی را بر اجماع علمای امت اسلام می‌دانند.

باورهای کلامی

اندیشه کلامی زیدیه بسیار شبیه اندیشه‌های معتزله است. زیدیه در بحث حسن و قبح، به مذهب معتزلی گرایش دارند. شهرستانی علت این گرایش را شاگردی زید نزد واصل بن عطا که سرسلسله معتزله بود، می‌داند. آنان به بداء و رجعت قائل نیستند و تقیه را جایز نمی‌دانند.

زیدیان به اصل منزلة بین المنزلتین قائلند. بر اساس این اصل آنان مرتکب گناه کبیره را نه کافر است و نه مسلمان بلکه فاسق است. «آنان کفر را به دو گونۀ کفر جحود و کفر نعمت می‌دانند و معتقدند هرکس گناه کبیره‌ای انجام دهد و این کار از باب حلال دانستن آن حرام باشد کافر و مرتد است، و هرکس کبیره‌ای را نه به عنوان مخالفت و استحلال بلکه به تحریک هوسهای درونی انجام دهد گناهکار و فاسق است و چنانچه توبه نکرده بمیرد دوزخی نیز هست.” اشعری در صفحات ۷۰ الی ۷۵ مقالات الاسلامیین به بیان اختلافات عقیدتی خودِ زیدیان، پرداخته است.

اندیشه توحید به معنای نفی تشبیه از خداوند، اصل وعد و وعید و اصل امر به معروف و نهی از منکر از دیگر باورهای کلامی زیدیان است که برداشتی از عقاید متعزله به شمار می‌رود.

بزرگان زیدیه

بنا به گزارش زینهم در صفحات ۱۳-۹ کتاب تاریخ الزیدیه احیاگران زیدیه در سده‌های مختلف عبارتند از: «زید بن علی (د.۱۲۲ ق.) در سده دوم، قاسم رسی (د.۲۴۶ ق.) در سدۀ سوم، ناصر الدین حسن بن علی ملقب به اطروش (د.۳۰۴ ق.) در سده چهارم در دیلمان و طبرستان، احمد بن یحیی بن حسین (د.۳۲۵ ق.) در همان سده در سرزمین یمن، یوسف بن یحیی بن احمد (د.۴۰۳ ق.) در سده پنجم در یمن، احمد بن حسین بن هارون (د.۴۱۱ ق.) در همان سده در دیلمان، یحیی بن حسین بن هارون ملقب به ابو طالب کبیر (د.۴۲۴ ق.) در همان سده در دیلمان، یحیی بن حسین بن اسحاق جرجانی (د.۴۹۹ ق.) در سده پنجم در گرگان و ری، یحیی بن احمد بن ابی القاسم ملقب به ابو طالب صغیر (د.۵۲۰ ق.) در سده ششم در دیلمان، احمد بن سلیمان بن محمد مشهور به متوکل (د.۵۶۶ ق.) در همان سده در یمن، عبد اللّه بن حمزة بن سلیمان مشهور به المنصور باللّه (د.۶۱۴ ق.) در سده هفتم در یمن، محمد بن مطهر بن یحیی ملقب به المهدی لدین اللّه (د.۷۲۹ ق.) در سده هشتم، احمد بن یحیی بن مرتضی (د.۸۴۰ ق.) و علی بن صلاح الدین (د.۸۴۰ ق.) در سده نهم، یحیی شرف الدین بن شمس الدین (د.۹۶۵ ق.) در سده دهم، المنصوربالله قاسم بن محمد بن علی (د.۱۰۲۹ ق.) در سده یازدهم، یوسف بن متوکل (د.۱۱۴۰ ق.) و محمد بن احمد بن حسن (د.۱۱۳۰ ق.) در سده دوازدهم، علی بن عباس بن حسین (د.۱۱۸۹ ق.) و اسماعیل بن احمد بن عبد اللّه کبس (د.۱۲۵۰ ق.) در سده‌های دوازدهم و سیزدهم و سرانجام محمد بن یحیی بن محمد (د.۱۳۲۲ ق.) در سده چهاردهم.»

قیام‌های زیدیان

به دنبال شهادت زید بن علی قیام‌های متعددی از سوی زیدیان در دوره خلافت امویان و عباسیان به وقوع پیوست که بیشتر آنها توسط خلفای اموی و عباسی سرکوب شد.

قیام یحیی بن زید

نوشتار اصلی: قیام یحیی بن زید

یحیی بن زید که پس از شهادت پدر به مدائن و از آنجا به ری و سرخس گریخته بود، در خراسان دست به تبلیغ و دعوت زد. او که به دست نصر بن سیار که کارگزار امویان در عراق بود به زندان افکنده شده بود پس از مرگ هشام از زندان آزاد شد و به اطراف نیشابور رفت. او در آنجا لشکر نصر بن سیار را شکست داد اما در نبردی که در حوالی جوزجان داشت به شهادت رسید. برخی نوشته‌اند امام صادق (ع) در نامه‌ای وی را از قیام منع کرده بود. مردم خراسان هفت روز در شهادت او عزاداری کردند.

قیام ابراهیم بن عبدالله

نوشتار اصلی: قیام قتیل باخمرا

«در همان زمان که حرکت زیدیان در کوفه و مدینه با شکست مواجه شد و محمد بن عبدالله به قتل رسید برادر او ابراهیم بن عبدالله در بصره قیام خود را علنی ساخت. وی که از حدود سال ۱۴۳ق /۷۶۰ م. به بصره آمده بود، در این شهر با همراهی عیسی بن زید بن علی قیامی را سامان داد و شمار زیادی از زیدیان و همچنین معتزلیانی که از شاخه معتزله بغداد طرفداری می‌کردند به این دو پیوستند و مردمان فارس و اهواز و نواحی دیگر نیز با آنها اعلام همراهی کردند.

... سپاهیان ابراهیم در نبردی که میان آنان با سپاه اعزامی از سوی خلیفه در باخمرا درگرفت ابراهیم به همراه چهارصد تن از زیدیان به قتل رسید».

قیام محمد بن عبدالله محض

نوشتار اصلی: قیام نفس زکیه

نفس زکیه، لقب محمد فرزند عبدالله محض است. برخی وی را مهدی موعود می‌خواندند. پیش از خلافت خاندان عباسی، منصور و سفاح با او بیعت کرده و از داعیان وی بودند. او خود را شایسته‌تر از منصور عباسی به خلافت می‌دید. قیام او در سال ۱۴۵ق در مدینه شکل گرفت. او در مدینه لقب امیرالمومنین یافت. منصور در نامه‌هایی که به او نوشت در ضمن امان دادن، تهدیدش هم کرد. محمد به نامه‌های منصور وقعی ننهاد و سرانجام، منصور لشکری را به فرماندهی عیسی بن موسی به مدینه فرستاد و در جنگ میان سپاهیان منصور و اهالی مدینه، نفس زکیه کشته شد. سر محمد را در کوفه چرخانده و پیش خلیفه بردند.

قیام شهید فخ

نوشتار اصلی: قیام شهید فخ

قیام شهید فخ در سال ۱۶۹ق. /۷۸۵م. به دست حسین بن علی معروف به شهید فخ پدید آمد. قیام آنان به دست محمد بن سلیمان سرکوب شد و حسین همراه با گروهی از یاران خود در جایی به نام فخ -در شش میلی مکه- به شهادت رسید و پیکر او و یارانش برهنه در بیابان رها شد.

قیام یحیی بن عبدالله

«در دوره خلافت هارون عباسی (۱۷۰-۱۹۳ق /۷۸۶-۸۰۸م) ، یکی از یاران حسین بن علی به نام یحیی بن عبد اللّه که از واقعه فخ جان به در برده بود به سرزمین دیلم رفت و با پشتیبانی شماری از زیدیان قیامی را سامان داد. وی که روزگاری از حمایت زیدیه بتریه برخوردار بود پس از چندی این پشتیبانی را از دست داد و ناگزیر با خلیفه مصالحه کرد.»

قیام ادریس بن عبدالله

نوشتار اصلی: ادریسیان

او یکی دیگر از جان به دربردگان از واقعه فخ است که در سال ۱۷۲ق/۷۸۸م به مصر و از آنجا به مغرب گریخت و در آنجا مردم را به طرفداری از اهل بیت و زیدیه دعوت کرد. ادریس در مغرب پایگاهی به دست آورد و دولت ادریسیان را بنیاد نهاد و قبیله بربر اوربه و نیز قبایل زناته، زراعه، کناسه و گروه‌هایی دیگر به او پیوستند و بدین سان قلمرو فرمانروایی وی قبایلی را که از قیروان به سمت غرب تا اقیانوس اطلس پراکنده بودند دربر گرفت. دولتی که بدین سان ادریس پایه گذاری کرد از سال ۱۷۲ تا ۳۷۵ق/۷۸۸ تا ۹۸۵م به حیات خود در حوزه افریقیه (مراکش کنونی) ادامه داد و میان این خاندان با اغالبه و نیز خوارج درگیریهایی به وقوع پیوست.

قیام ابن طباطبا و ابو السرایا

نوشتار اصلی: قیام ابن طباطبا

سری بن منصور شیبانی مشهور به ابو السرایا به سال ۱۹۹ق/۸۱۵م در کوفه به همراهی و رهبری محمد بن ابراهیم مشهور به ابن طباطبا و با شعار الرضا من آل محمد قیامی را سامان داد و توانست در این شهر به پیروزی دست یابد. بعد از مرگ ناگهانی ابن طباطبا، ابو السرایا رهبری قیام را عملا به دست گرفت و فرستادگانی را به دیگر نواحی روانه ساخت، چونانکه حسین بن افطس و محمد بن سلیمان را به حجاز و ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع) را به یمن فرستاد و خود نیز پس از کوفه، بصره را به تصرف درآورد. قیام در حدود سال ۲۰۰ق/۸۱۵م سرکوب شد.

حکومت‌های زیدیان

زیدیان در شمال آفریقا، طبرستان واقع در شمال ایران و یمن حکومت‎های مستقلی را تشکیل دادند.

مغرب

نوشتار اصلی: دولت ادریسیان

نخستین حکومت زیدیان در مغرب توسط ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی(ع) برادر نفس زکیه در سال ۱۷۲ق پایه‎گذاری شد. دولت او به دولت ادریسیان، آل‎ادریس و ادارسه معروف است. او پس از قیام فخ به شمال آفریقا رفت. سپس به کمک غلام خود و یکی از شیعیان مصر رهسپار مراکش شد و در شهر ولیلی مورد استقبال رئیس قبیله أوربه قرار گرفت و با او بیعت کردند.

ادریس برای گسترش حکومت خود به شهر تلمسان حمله کرد و مسجدی را در آنجا بنا نهاد. طبق گزارش برخی از مورخین، عباسیان که به سبب دوری مسافت و آشنا نبودن به منطقه توان حمله به دولت علوی ادریسیان را نداشتند نقشه کشتن وی را عملی کرده و او را بر اثر زهر به قتل رساندند.

پس از ادریس فرزندش که نام پدر را بر او نهاده بودند، به حکومت رسید. ادریس دوم در ابتدای حکومت خود شهر فاس را بنیان نهاد و آن را مرکز دولت خود قرار داد. این شهر از آن دوره تا کنون در کشور مراکش وجود دارد و به عنوان شهری مذهبی شناخته می‎شود. ادریسیان تا حدود سال ۳۰۵ ق به صورت مستقل حکومت می‎کردند اما با ظهور دولت علوی فاطمیان، دولت علوی ادریسیان مجبور به پذیرفتن حکومت آنان شده و تا سال ۳۷۵ هجری قمری دولتمردان ادریسی در فاس، زیر نظر فاطمیان در این منطقه حکومت کردند.

پس از این تاریخ دولت زیدی ادریسیان از بین رفت و با از بین رفتن آن، تفکر زیدی به تدریج از شمال آفریقا رخت بربست. پس از زوال ادریسیان، عموزاده‎های آنان مشهور به حسنیون که خاندانی از نسل محمد بن عبدالله نفس زکیه برادر ادریس، با عنوان شرفاء به مراکش هجرت کردند. دو سلسله سادات و شرفاء از حسنیون با نام سعدیان و علویان وجود دارد. هم اکنون حکومت پادشاهی مراکش در دست شرفای علوی است با این تفاوت که آنها دیگر شیعه زیدی نیستند بلکه بیشتر به مذهب مالکی گرایش دارند.

یمن

نمایی از شهر تاریخی صعده نخستین پایتخت حکومت زیدیان در یمن؛ بقعه یحیی بن حسین (مؤسس دولت زیدیه در یمن) و نخستین پایگاه علمی زیدیان با عنوان «جامع هادی الی الحق» در کنار این بقعه ایجاد شد.
نوشتار اصلی: دولت زیدیه در یمن

حکومت زیدیه در یمن نخستین بار توسط یحیی بن حسین بن قاسم رسی از نوادگان امام حسن(ع) (متوفی ۲۹۸ق) ملقب به هادی الی ‎الحق در سال ۲۸۴ هجری قمری پایه‌گذاری شد. او با گرفتن بیعت از مردم، صعده را مرکز حکومت خود قرار داد و مذهب زیدی را به یمن منتقل کرد؛

اگرچه صعده در طول حکومت پرفراز و نشیب زیدیه، مرکز اصلی حکومت آنان بود اما در زمان اوج قدرت زیدیه شهرهایی نظیر عدن و صنعا نیز به عنوان مناطق اصلی قلمرو امامان زیدی به شمار می‎رفتند.

حکومت زیدیان در یمن دارای سه دوره قدرتمند بود: دوره نخست از زمان هادی الی ‎الحق در سال ۲۸۴ق شروع ‎شده و تا زمان قاسم بن علی عیانی، ملقب به المنصور بالله، از نوادگان قاسم رسی در نیمه دوم قرن چهارم هجری ادامه داشت. با شروع قرن پنجم هجری و شکست‎های پی در پی امامان زیدی از صلیحیون اسماعیلی در یمن، دوره ضعف زیدیان آغاز و تا اواخر قرن ششم هجری ادامه یافت.

دوره دوم در سال‎های ۵۸۳ ـ ۵۹۴ق توسط عبدالله بن حمزه آغاز شد و تا اواخر قرن دهم هجری ادامه یافت. این دوره طولانی ترین دوره حکومت زیدیان یمن به‌شمار می‌رود. این دوره با امامت احمد بن سلیمان (متوکل علی الله)(درگذشت:۵۶۶ق) از نوادگان هادی الی الحق آغاز شد. آخرین امام این دوره یحیی بن شرف الدین (درگذشت:۹۶۵ق) بود.

دوره سوم این حکومت با تصرف یمن توسط عثمانی‎ها شروع شد. در این دوره قاسم بن محمد بن علی (منصور بالله)(از نوادگان هادی) امامت زیدیه را به دست گرفت و با عثمانی‎ها وارد جنگ شد و موفق شد یمن را از سیطره آنان خارج ساخت و حکومت را به زیدیان بازگرداند. پس از وی فرزندانش محمد (مؤیدبالله)(م۱۰۵۴ق) و اسماعیل (متوکل علی‎ الله)(م۱۰۸۷ق) راه وی را ادامه دادند اما این دوره نیز با ضعف و اختلاف درونی زیدیه منجر به بازگشت عثمانی‎ها در اواخر قرن سیزدهم هجری و اشغال مجدد یمن توسط آنان شد.

پس از سقوط امپراتوری عثمانی دوره چهارم این حکومت در سال‎های ۱۳۳۷ق/۱۹۱۸م با حکمرانی یحیی بن محمد حمیدالدین آغاز شد. او در ۱۳۶۷ق/ ۱۹۴۸م توسط انقلابیون یمنی ترور شد و فرزندش احمد بن یحیی حکومت را به دست گرفت. سرانجام حکومت زیدیه در مقابل موج گسترده مخالفین خود که با عنوان جمهوری‌خواهان و تجددطلبان از آنان یاد می‎شد،‎ تاب نیاورد و همزمان با حکومت بدر فرزند احمد بن یحیی، با کودتای عبدالله سلال و با پشتیبانی دولت جمال عبدالناصر، رییس دولت مصر، دولت زیدیه در سال ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م تمام شد.

ایران

حکومت زیدیان در ایران در طبرستان و دیلمان شکل گرفت. «تشکیل دولت مستقل در این سرزمین به حسن بن زید نسبت داده می‌شود».حسن بن زید بن اسماعیل بن زید بن حسن بن علی (ع) که داعی کبیر خوانده شده در طبرستان دولتی را پایه گذاشت که تا حدود سال ۳۱۶ه.ق ادامه داشت.

زیدیه در شمال ایران از پیدایش تا گسترش

نوشتار اصلی: علویان (طبرستان)

برخی از گزارش‌ها تاریخ ورود زیدیه به ایران را اوائل قرن دوم ذکر کرده‎اند. بر اساس این گزارش‎ها زمانی که یحیی بن زید با حدود هفتاد نفر از یارانش در سبزوار علیه امویان قیام کرد و در جوزجان در ۱۲۶ق کشته شد مردم آن دیار در سوگ کشته شدن وی نام فرزندان خود را یحیی گذاشتند.

پس از یحیی بن زید، یحیی بن عبدالله بن حسن، برادر نفس زکیه به عنوان اولین علوی پس از شرکت در قیام شهید فخ در ۱۶۹ق در حجاز و شکست آن، به همراه حجاج به دیلم رفته و مخفیانه ساکن شد و مردمان آن دیار را به امامت خود دعوت کرد. و توانست یارانی را دور خود جمع کند. قیام او به دلیل تهدید و تطمیع یارانش توسط فضل بن یحیی برمکی، فرمانده لشکر اعزامی از سوی هارون‎ عباسی به شکست منجر شد و یحیی مجبور به مصالحه با وی شده و به بغداد برگشت و پس از چندی به دستور هارون الرشید به زندان افکنده شد و در ۱۷۶ق در همانجا از دنیا رفت.

مادلونگ، شیعه‌شناس غربی، معتقد است اگرچه زیدیه با این قیام‎ها نتوانست تا قرن سوم جایگاه تثبیت شده‎‌ای در ایران پیدا کند، اما پیدایش زیدیه در ایران رقم خورده و زمینه‌‎ساز تثبیت و گسترش این فرقه در قرن سوم هجری و بعد از آن شد.

حکومت داعی کبیر
نوشتار اصلی: حسن بن زید بن محمد

با دعوت مردم طبرستان از حسن بن زید ملقب به داعی کبیر وی در سال ۲۵۰ق از ری به آنجا رفته و از مردم بیعت گرفت و پس از شکست عامل طاهریان وارد آمل شد. حکومت بیست ساله داعی کبیر همیشه با جنگ و گریز همراه بود اما او توانست در نامه‎هایی به مردم مناطق مختلف شمال ایران شمار زیادی را که تا آن دوره اسلام را نپذیرفته بودند، به اسلام شیعی دعوت نماید. در نامه‎های او همواره بر شعائر شیعی، تفضیل امام علی (ع) بر دیگر صحابه، نقد شدید جبرگرایی، تشبیه و تجسیم تأکید شده است.

پس از اینکه داعی کبیر در سال۲۷۰ق از دنیا رفت برادرش محمد بن زید با نام داعی صغیر فرمانروای طبرستان شد و او نیز پس از حدود هفده سال حکومت در ۲۸۷ق در درگیری با سپاه سامانیان کشته، سر وی به بخار و مرو منتقل و بدنش را در گرگان دفن کردند. مدفن وی به گورداعی معروف است. بعد از این شکست طبرستان به قلمرو سامانیان در آمد.

حکومت ناصر اطروش
نوشتار اصلی: حسن اطروش

پس از حدود سیزده سال از سیطره سامانیان بر این مناطق حسن بن علی بن حسن ملقب به ناصر اطروش و ناصر کبیر توانست پس از چند بار جنگ و گریز طبرستان را از تصرف سامانیان خارج ساخته و در ۳۰۱ق وارد آمل شود.

ناصر اطروش به عنوان یکی از امامان زیدی است که در دوره زندگی خود کتاب‎های زیادی را تألیف کرده است. او برخلاف دیگر امامان زیدی بیشتر از آنکه متأثر از اندیشه‎های معتزلی باشد به امامیه گرایش داد. او در اواخر زندگی خود مدرسه‎ای علمی را بنا نهاد و به تعلیم و تربیت شاگردان پرداخت. پیدایش مکتب ناصریه به عنوان یکی از شاخه‎های زیدیه، حاصل اندیشه و تفکرات او است.

پس از ناصر اطروش و حکومت ۱۲ ساله حسن بن قاسم پسر عموی ناصر حکومت علویان در ایران منحل شده و سلسله شیعی آل بویه شکل گرفت. در دوره حکومت آل‎بویه امامان زیدی به صورت مقطعی حکومت‎های محلی تشکیل دادند. از مهم‎ترین ائمه زیدیه در این دوره می‎توان به احمد بن حسین بن هارون ملقب به ابوالحسین هارونی(م۴۱۱ق) و برادرش ابوطالب یحیی ین حسین هارونی(م۴۲۴) اشاره کرد.آنان برخلاف ناصر اطروش گرایش اعتزالی داشتند و نقش مهمی در ترویج فقه هادویه (منسوب هادی الی الحق رهبر زیدیه یمن) در برابر فقه ناصریه(منسوب به ناصر اطروش) داشتند به طوری که ابوطالب هارونی ۱۶ کتاب در شرح و تفسیر فقه هادی الی الحق نگاشت.

دولت زیدیه از قرن چهارم تا ظهور صفویه

زیدیه از قرن چهارم به بعد در بیشتر موارد از حمایت آل بویه برخوردار بوده و مورد احترام و تکریم آنان قرار ‎گرفتند. به ادعای برخی مورخان امامان زیدی در سایه حضور دولت آل بویه به اوج اقتدار خود رسیدند به طوری که طبرستان، دیلم، گیلان و گرگان را در اختیار گرفتند. یکی از مهم‎ترین فعالیت‎های زیدیه در این دوره منازعات علمی درونی بوده است.

پس از قرن ششم هجری تا قرن هشتم گزارشی از قیام زیدیان در شمال ایران وجود ندارد تا اینکه در سال ۷۷۶ق، هم‌زمان با حکومت تیمور گورکانی، سلسله آل کیا که بر اساس برخی گزارش‎های تاریخی از زیدیه به شمار می‎رفتند، در گیلان توسط سیدعلی بن سیدامیر کیا بنیان نهاده شد.

اضمحلال زیدیه و جایگزینی امامیه در ایران

با ظهور صفویه جنگی میان شاه طهماسب با خان احمد گیلانی آخرین فرد از خاندان کیا درگرفت که به شکست این سلسله منجر شد. برخی مورخین ادعا می‎کنند خان احمد گیلانی در ۹۶۰ق آیین زیدی را کنار گذاشت و دنبال آن توده‎های مردم از مذهب زیدی به امامیه درآمدند.

زیدیه در قرن پانزدهم هجری

یمن از قرن سوم به بعد مرکز اصلی حکومت امامان زیدی و سکونت‎گاه زیدیان به شمار می‎رود. اگرچه از نیمه دوم قرن بیستم میلادی حکومت بیش از هزار ساله امامان زیدیان فروپاشید و زیدیان نردیک به ۴ دهه تهدید، قتل، انزوا و محرومیت‎های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را از ناحیه حکومت جمهوری‎خواهان تحمل کرد اما عزم رهبران دینی، علما و اندیشمندان زیدیه بر احیای میراث سیاسی و فرهنگی زیدیه از طریق تأسیس احزاب، تشکل‎ها، مراکز علمی و دینی موجب شد زیدیه از قدرت و نفوذ بالایی در میان قبایل و توده‎های مردم یمن برخوردار شود. بر همین اساس انقلاب ۲۰۱۴م حوثی‌ها با حمایت بسیاری از گروه‎ها و قبایل یمن صورت گرفت که به دنبال آن جنبش فراگیر انصارالله یمن رقم خورد.

جمعیت زیدیه

بر اساس آمارها زیدیه ۳۵درصد جمعیت یمن را تشکیل می‎دهد.این آمار مربوط به دوره برقراری دولت یمن شمالی و جنوبی است که در آن دوره زیدیان ۴۵ درصد جمعیت کشور یمن شمالی را تشکیل می‎دادند.زیدیان در دوره کنونی یعنی قرن ۱۵ هجری قمری بیشتر دراستان‎های صعده، حجه، ذمار و صنعا سکونت دارند.

جریان‎های سیاسی و فرهنگی زیدیان در یمن

چهار جریان فعال در میان زیدیان وجود دارد.

جریان اهل بیتی محافظه کار

پس از اتحاد یمن در سال ۱۹۹۰م و قانون آزادی احزاب، فرصت مناسبی برای زیدیان پیش آمد تا از انزوایی که بیش از بیست سال متحمل شده بودند خارج شوند. در این میان جریانی در میان علمای زیدی شکل گرفت تا میراث زیدیه اهل بیتی را احیا کنند. این جریان با برگزاری دوره‎ها به تربیت و آموزش جوانان زیدی بر اساس مبانی زیدیه اهل‎بیتی می‎پرداختند. آنان در ادامه حزب الحق را تأسیس کردند. این حزب نخستین حزب سیاسی زیدیه پس از سقوط دولت امامان زیدیه به شمار می‎رفت.

از جمله رهبران این حزب مجدالدین مؤیدی و بدرالدین الحوثی از مراجع زیدیه در دوره معاصر بودند. صلاح احمد فلیته یکی از علمای زیدیه، به عنوان نخستین دبیر کل حزب الحق انتخاب شد. حزب الحق در انتخابات سال ۱۹۹۳م دو کرسی در پارلمان یمن را به خود اختصاص داد. حسین بدر الدین حوثی به همراه عبدالله عیضه الرزامی به عنوان نماینده حزب الحق در پارلمان یمن انتخاب شدند.

انقلاب اسلامی ایران نقش مهمی در برانگیختن علمای زیدی یمن برای احیای میراث شیعه ایفا کرد. سفر برخی از شخصیت‌های زیدیه به ایران، تدریس دروس انقلاب اسلامی ایران در دوره‎های آموزشی زیدیه، حمایت از امام خمینی و ایران در جنگ با عراق از جمله قرابت علمای زیدیه با ایران بود.

با این همه طیف غالب این جریان با انتشار بیانیه‎ای التزام به اصل امامت و برپایی حکومت امامان زیدی به عنوان یکی از اصول اعتقادی زیدیه را در دوران معاصر مصلحت ندانسته و آن را مختص دوران گذشته دانستند. آنان هر گونه اقدام انقلابی علیه دولت حاکم علی رغم وجود فساد حکومتی و مغایرت عملکرد دولت با مبانی زیدیه را جایز ندانسته و سیاست سازش را برای بقای جریان زیدیه پیش گرفته و راهبرد خود دانستند.

جریان انقلابی زیدیه

نوشتار اصلی: حوثی های یمن

در میان مراجع و علمای زیدیه جریانی بودند که به زیدیه جارودیه گرایش داشتند. جارودیه از منظر فقهی و کلامی قرابت بیشتری به امامیه دارد. این جریان بر اصل امامت به عنوان یکی از اصول اساسی زیدیه پایبند بودند و رویکرد انقلابی زیدیه را حفظ کرده بودند. آنها ضمن التزام به اصل امر به معروف و نهی از منکر معتقد بودند باید در برابر دستگاه ظالمانه و فساد حکومتی قیام کرد. جریان انقلابی زیدیه، سیستم آموزشی سنتی علمای زیدیه را ناکارآمد می‎دانستند از این رو با تشکیل انجمنی با عنوان منتدی الشباب المؤمن به برگزاری دوره‎های آموزشی و تربیتی برای جوانان زیدیه اقدام کردند.

انجمن شباب المؤمن بعدها گسترش یافته و به تنظیم الشباب المؤمن (تشکیلات جوانان مؤمن) تغییر نام داد. رهبر معنوی این تشکیلات بدرالدین الحوثی و مؤسس و نظریه پرداز سیاسی آن حسین الحوثی بود. جریان انقلابی زیدیه از نظر فکری و سیاسی به انقلاب اسلامی ایران نزدیک بود. برخی از دیدگاه‎های حسین حوثی متأثر از اندیشه‎های امام خمینی بود. او در سخنرانی‎های خود دیدگاه‎های امام خمینی را مطرح نموده و روش حکومتی و رویکرد استکبار ستیزی وی را الگوی مناسب حکومت اسلامی معرفی می‎کرد.

جریان انقلابی زیدیه از سال ۱۹۹۷ تا اوائل سال ۲۰۰۰م بیشتر در عرصه‎ های فکری و فرهنگی فعالیت می‎کرد اما از سال ۲۰۰۲م به بعد با حمله آمریکا به افغانستان و عراق با ادعای مبارزه با تروریسم، حضور نظامی آمریکا در یمن و همکاری دولت علی عبدالله صالح با دولت آمریکا فعالیت‎های سیاسی جریان انقلابی زیدیه پررنگ تر شد. در این میان مرکز ثقل سخنرانی‎های حسین حوثی دیدگاه‎های ضد آمریکایی و اسرائیلی وی بود.

هم‎پیمان شدن دولت وقت یمن با ائتلاف موسوم به ضد تروریسم به رهبری آمریکا، انتقادهای شدید حسین حوثی را به دنبال داشت. مخاطب جلسات سخنرانی حسین حوثی جوانان زیدی بودند. رفته رفته موج اعتراضات ضد آمریکایی و اسرائیلی جریان انقلابی زیدیه با شعارهای چهارگانه «مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهود و پیروزی از آن اسلام است» که در نمازهای جمعه شهرهای صنعا و صعده و دیگر تجمعات دینی و راهپیمایی های سیاسی سرداده می‎شد به اوج خود رسید.

دولت علی عبدالله صالح، رئیس جمهور وقت یمن، که هشدارهای متعددی به فعالیت‎های سیاسی و اظهارات سیاسی حسین حوثی داده بود پس از بازداشت متعدد طرفداران جریان انقلابی در یمن سرانجام در سال ۲۰۰۴م به سرکوب جریان انقلابی زیدیه و برخورد نظامی با آن پرداخت. جریان انقلابی زیدیه که با عنوان حوثی‎ها معروف شده بود به دلیل آشنایی با مسائل نظامی و سابقه آموزش نظامی جوانان زیدی در مراکز آموزشی جریان انقلابی زیدیه، به دفاع از خود پرداخت.

جنگ میان دولت یمن و جریان انقلابی زیدیه با کشته شدن حسین حوثی خاتمه نیافت بلکه جنگ میان آنها تا سال ۲۰۱۰م در شش مرحله در مناطق شمالی یمن ادامه یافت. در این جنگ‎ها شمار زیادی از دو طرف کشته و بسیاری نیز آواره شدند. بی‎رحمی ارتش یمن در تخریب اماکن مسکونی و کشتار غیر نظامیان به همراه استمرار سیاست تبعیض آمیز دولت یمن در قبال زیدیان، محبوبیت جریان انقلابی زیدیه رفته رفته بیشتر شد و جوانان زیدی بسیاری جذب این جریان شدند. حسین حوثی در جنگ اول با ارتش یمن کشته شد و پس از آن برادرش عبدالملک الحوثی رهبری این جریان را پس از وفات بدرالدین حوثی به عهده گرفت.

جریان حوثی‎ها از سال ۲۰۱۳م به بعد به جنبش فراگیر انصارالله یمن تبدیل شد و از مقبولیت بیشتری در میان قبایل و جریان فعال در یمن برخوردار گشت. جنبش انصارالله در ۲۰۱۴م علیه دولت یمن به ریاست عبد ربه منصور هادی انقلاب کرد و با پشتیبانی مردمی مشروعیت این دولت را به دلیل متحقق نکردن خواسته‎های مردم، استمرار فساد حکومتی و ابقای انحصار قدرت سیاسی و اقتصادی در اختیار برخی از قبایل و گروه‎ها زیر سؤال برد.

جریان روشنفکر

پیدایش جریان روشنفکری در یمن را می‎توان در انقلاب ۱۹۴۸م علیه دولت یحیی حمیدالدین آخرین سلسله حکومت زیدیه جستجو کرد. این جریان معتقد بود تعیین امامت زیدیه باید با مشارکت همه صورت بگیرد. روشنفکران زیدی معتقد بودند ساختار حکومت در یمن باید از چهار بخش تشکیل شود:دستگاه اجرایی که شامل امام زیدیه و معاونان وی است. مجلس شورا، دستگاه قضایی و عالمان دینی. خاندان آل وزیر در رأس جریان روشنفکری در زیدیه قرار دارد. آنها پس از انقلاب ۱۹۶۲م یمن، ضمن رد مدل حکومتی غرب معتقد به برپایی حکومت اسلامی بودند. این جریان زیدیه از سال ۱۹۹۰م ضمن کم رنگ کردن نظریه تصریح پیامبر(ص) بر امامت امام علی(ع) و دلالت حدیث غدیر، مراد اصلی حدیث غدیر را دعوت به محبت امام علی(ع) تفسیر کردند، صحت حدیث «الائمه من قریش» را زیر سوال بردند وآن را از اختراعات امویان دانستند. آنان همچنین امامت را شورایی و به انتخاب مردم دانسته و معتقد شدند حصر امامت در اولاد فاطمه در مذهب زیدیه از تاکیدات قاسم رسی (م۲۴۶ق)است. در اندیشه امروز آل وزیر نامی از امام و امامت عادله نیست و دعوت به اقامه دولت اسلامی بر اساس شورا پر رنگ جلوه می‌کند. در تفسیر آنها مفهوم شورا به دموکراسی نزدیک است.

جریان سکولار

جریان سکولار شامل زیدیانی می‎شود که معتقد به ناکارآمد بودن تعالیم زیدی در سیاست و جامعه و بسنده کردن آن در فضای دینی است. جریان وابسته به علی عبدالله صالح و بسیاری از جمهوری خواهان وابسته به این جریان هستند. حزب کنگره ملی مهم‎ترین تشکیلات این جریان است.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. مصطفی سلطانی، تاریخ و عقاید زیدیه، ص۲۰.
  2. احمد محمود صبحی، فی علم الکلام دراسة فلسفیة لآراء الفرق الإسلامیة فی اصول الدین، ج۳، ص۴۸ ـ ۵۲.
  3. فضیلة عبدالامیر شامی، تاریخ فرقه الزیدیة بین القرنین الثانیة و الثالثة للهجرة، ص۴۰.
  4. شهرستانی، ملل و نحل، ج۱، ۲۷.
  5. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، صص ۱۳۰ ـ ۱۳۱؛ الإفادة فی تاریخ ائمة الزیدیة صص ۶۲ـ ۶۷.
  6. عبدالله بن حمزه حسنی، الشافی، ج ۳ص ۱۰۹ و ۱۱۰.
  7. برای اطلاع از این امر نک. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، صص۹۵-۹۳
  8. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۹۵
  9. نک، نوبختی، فرق الشیعه صص۹۳-۹۱
  10. سلطانی مصطفی، تاریخ و عقاید زیدیه، ص ۱۳۵ـ ۱۳۹.
  11. نوبختی، فرق الشیعه، ص۲۳.
  12. اشعری، سعدبن عبدالله، المقالات و الفرق، ص۱۹.
  13. نک صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۹۷-۹۵ و شهرستانی، کتاب الملل و النحل، صص۱۴۲-۱۴۰ و اشعری، مقالات الاسلامیین، صص۶۷-۶۶
  14. برای وجه نامگذاری آنان نک طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۲۳۶، ش۴۲۹‌
  15. آنان خلافت ابوبکر و عمر، با وجود علی (ع) را با این عقیده توجیه می‌کردند
  16. نک صابری، همان، ص۱۰۰ و شهرستانی، همان، صص۱۴۲-۱۴۰ و اشعری، مقالات الاسلامیین، صص۶۹-۶۸
  17. نک صابری، همان، صص۱۰۲-۱۰۱ و شهرستانی، همان، صص۱۴۲-۱۴۰ و اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۶۸ و عمرجی، الحیاة السیاسیة و الفکریه للزیدیه فی المشرق الاسلامی، صص۹۲-۹۰‌و شامی، تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری، صص۲۴۹-۲۴۸‌.
  18. پیروان قاسم رسی
  19. پیروان یحیی بن حسین بن قاسم؛ الهادی الی الحق
  20. پیروان ناصر اطروش
  21. پیروان صباح بن قاسم مری یا مزنی
  22. پیروان عبد اللّه بن محمد عقبی
  23. پیروان نعیم بن یمان
  24. پیروان یعقوب بن علی (یا عدی) کوفی
  25. برنجکار،‌ آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ۸۸-۸۹.
  26. بصری، رسائل العدل و التوحید، تحقیق محمد عماره، ۱۹۷۱م، ج۲، ص۸۲.
  27. حسینی جلالی، جهاد الامام السجاد، ۱۴۱۸ق، ص۳۰ و ۳۲.
  28. سلطانی، تاریخ و عقاید زیدیه، ص۲۷۱ و ۲۷۲.
  29. سید احسان صادقیان، «بررسی مفهوم امامت از دیدگاه دو فرقه زیدیه و امامیه» خردنامه، ص۸۶.
  30. هادی بن ابراهیم الوزیر، هدایة الراغبین الی مذهب العترة الطاهرین، تحقیق عبدالرقیب بن مطهر، ص ۲۷۹.
  31. سلطانی، تاریخ و عقاید زیدیه، ص۲۹۲۲۹۴.
  32. محمد یحیی سالم عزان،الامام زید بن علی شعلة فی لیل الاستبداد، ص۱۳۱ـ۱۳۳؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۱۷
  33. قاسم بن محمد الزیدی المتوفی عام ۱۰۲۹، الاعتصام بحبل اللّه،
  34. نک. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۱۸ و صابری، تاریخ فرق اسلامی جلد۲، صص۸۹-۸۰)
  35. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۸۱
  36. نک. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۱۸
  37. صابری، تاریخ فرق اسلامی جلد۲، ص۸۴.
  38. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۸۱-۸۵
  39. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۹۰
  40. برای آگاهی بیشتر درباره قیام یحیی بن زید و شهادت او بنگرید به: عمرجی، الحیاة السیاسیة و الفکریه للزیدیه فی المشرق الاسلامی، صص‌۷۶‌-‌۸۲ و شامی، تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری، ص ۹۷‌-‌۱۰۶‌
  41. نک. عمرجی، الحیاة السیاسیة و الفکریة للزیدیة فی المشرق الاسلامی، ص۷۸
  42. نک. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۶۹
  43. نک. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۷۲
  44. برای آگاهی بیشتر درباره قیام ابراهیم بن عبدالله نک. البدء و التاریخ، ج۶، ص۸۶ و یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، صص۳۷۹-۳۷۶‌
  45. نک. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، صص۷۲-۷۰
  46. برای آگاهی بیشتر درباره قیام محمد بن عبدالله نک. ابن جوزی، المنتظم، ج۸، صص۶۸-۶۳
  47. نک. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۷۳ و تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۰۵ و ابن جوزی، المنتظم، ج۷، ص۲۱۳
  48. نک. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۷۳
  49. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۷۴-۷۳.
  50. طبری، تاریخ طبری، ج۸، ص۵۲۸-۵۳۵؛ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۷۵-۷۴.
  51. زیدیه تاریخ و عقاید، ص ۵۸.
  52. موسوی نژاد، ،زیدیه تاریخ و عقاید، ص ۵۹؛اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۴۰۷؛تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، ج۲، ص۴۰۷.
  53. خضیری احمد، دولت زیدیه در یمن، ۱۳۶۱ش، ص۳۷تا۴۶؛ نشار، نشأة الفکر الفلسفی، ج۲‌، ص۱۸۶‌
  54. نک. ابن خلدون، المقدمه، ص۴۷‌
  55. نک. شامی، تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری، ص۲۳۳
  56. فرمانیان، مهدی، موسوی نژاد، سید علی، زیدیه تاریخ و عقاید، ص۸۵.
  57. نک. شامی، تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری، ص۲۳۶‌
  58. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۷۸‌
  59. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۷۸.
  60. یحیی بن حسین هارونی، الإفاده فی تاریخ الأئمة الزیدیة، ص۶۸-۷۲.
  61. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۳۹۰-۴۳۳.
  62. ابن‎عنبه، عمدة الطالب، ص۱۱۱-۱۱۲.
  63. مادلونگ، فرقه‌های اسلامی، ص۱۴۱
  64. مهدی فرمانیان، سید علی موسوی نژاد، زیدیه تاریخ و عقاید، ص ۶۷.
  65. ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۵۰.
  66. رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، ج۱، ص۲۵۱ و ۳۴۵.
  67. عبدالرفیع حقیقت(رفیع)، جنبش زیدیه در ایران، ص۱۴۱ـ ۱۴۴؛
  68. مصطفی سلطانی، تاریخ و عقاید زیدیه، ص۳۰۷ و ۳۰۸.
  69. مهدی فرمانیان، سید علی موسوی نژاد، زیدیه تاریخ و عقاید، ص۷۴.
  70. عباس محمد زید، ائمة اهل البیت، ص۹۳ ـ ۱۱۵.
  71. مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص۴۰ تا ۴۵.
  72. رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین، سیاست و فرهنگ، ص ۴۳ـ ۴۵.
  73. مختار شیخ حسینی، جنبش انصارالله یمن، ص۲۳۰ـ ۲۳۸.
  74. رسول جعفریان، اطلس شیعه، ص۴۶۵.
  75. جازع، جواد صندل، الحرکة الحوثیة فی الیمن دراسة فی الجغرافیا السیاسیة، ص ۱۴.
  76. جمعی از نویسندگان ،الحوثیون سلاح الطائفة و ولاءات السیاسة، ص۶۷ و ۶۸.
  77. عبدالله محمد صنعانی، الحرب فی صعدة من اول صیحة الی آخر طلقة، ص۹.
  78. جو اد صندل جازع، الحرکة الحوثیة فی الیمن دراسة فی الجغرافیا السیاسیه، مجلة الدیالی، العدد التاسع و الاربعون، ص۱۹
  79. شامی احمد بن محمد ، آراء و مواقف، بخش بیان شرعی لعلماء الیمن، تهیه و تنظیم محمد یحیی سالم عزان، ص۲۳ ـ۲۷.
  80. نایف بن سعید دوسری، الحرکة الحوثیة دراسة منهجیة شاملة، ص۸.
  81. نایف بن سعید دوسری، الحرکة الحوثیة دراسة منهجیة شاملة، ص۱۰ ـ ۱۱.
  82. نایف بن سعید دوسری، الحرکة الحوثیة دراسة منهجیة شاملة، ص۱۰.
  83. عبدالسلام بن أحمد السالمی، الجماعات الإسلامیة فی الیمن، ص۳۱۳.
  84. حسین حوثی، دروس من هدی القرآن، یوم القدس العالمی، ص۱ـ۳؛ حسین حوثی، دروس من هدی القرآن، خطر دخول آمریکا، ص۱؛ حسین حوثی، دروس من هدی القرآن، دروس من وحی عاشورا، ص۵؛ حسین حوثی، دروس من هدی القرآن، سوره مائده، الدرس الثانی، ص۱۱.
  85. احمد محمد دغشی، الحوثیون ظاهرة الحوثیة، ص۱۰.
  86. الحوثیون سلاح الطائفة و ولاءات السیاسة، ۴۹ـ ۵۱.
  87. نایف بن سعید دوسری، الحرکة الحوثیة دراسة منهجیة شاملة، ص۱۳.
  88. عایده علی سری الدین، الحوثیون فی الیمن بین السیاسة والواقع، ص۶۳.
  89. بازخوانی جنبش شیعی الحوثی در یمن، فصلنامه مطالعات جهان اسلام، سال اول،ش ۳، ۱۳۹۱ش، ص۱۳۴ـ ۱۳۵.
  90. مختار شیخ حسینی، جنبش انصارالله یمن، ص ۲۵۱ ـ۲۶۳.
  91. اشواق احمد مهدی غلیس، التجدید فی فکر الامامة عند الزیدیة، ص ۱۴۹ـ۱۷۰.
  1. در مورد امامت امام سجاد(ع) در متون کهن زیدیه اتفاق وجود دارد اما برخی از علمای معاصر زیدیه از امام سجاد به عنوان داعی(مقامی پایین تر از امام) نام برده‌اند و از حسن مثنی به عنوان امام در فاصله زمانیِ پس از شهادت امام حسین تا امامت زید بن علی یاد کرده‌اند.(ر.ک:حسینی جلالی، جهاد الامام السجاد، ۱۴۱۸ق، ص۳۰ و ۳۱.)


منابع

  • ابراهیم الوزیر، هادی، هدایة الراغبین الی مذهب العترة الطاهرین، تحقیق عبدالرقیب بن مطهر، قاهره، دارالاحیاء الکتب العربیة، بی‎تا.
  • ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، دراسة و تحقیق:عبد القادر عطا، محمد، مراجعه و تصحیح:زرزور، نعیم، دار الکتب العلمیه، بیروت، بی تا.
  • ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، مقدمة ابن خلدون، دار صادر، بیروت، ۱۹۸۴م.
  • اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، مصحح هلموت ریتر، دارالنشر، بیروت، بی تا.
  • اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، الشریف الرضی، قم، بی.تا
  • بازخوانی جنبش شیعی الحوثی در یمن، فصلنامه مطالعات جهان اسلام، سال اول، ش ۳، ۱۳۹۱ش.
  • برنجکار، رضا، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، قم، طه، ۱۳۹۰ش.
  • جازع، جواد صندل، الحرکة الحوثیة فی الیمن دراسة فی الجغرافیا السیاسیة، مجله الدیالی، العدد التاسع و الاربعون، ۲۰۱۱م.
  • جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، قم انصاریان، ۱۳۸۰.
  • جمعی از نویسندگان، الحوثیون سلاح الطائفة و ولاءات السیاسة، مرکز المسبار للدراسات و البحوث، دبی، ۲۰۱۰م.
  • حقیقت(رفیع)،عبدالرفیع، جنبش زیدیه در ایران، تهران، فلسفه، ۱۳۶۳ش.
  • حوثی، حسین بدرالدین، دروس من هدی القرآن، تهیه و تنظیم، یحیی قاسم ابوعواضة، بی‎تا، ۲۰۰۲م.
  • خضیری احمد، حسن، دولت زیدیه در یمن، ترجمه مصطفی بادکوبه‎ای هزاوه‎ای، پژوهشکده حوزه و دانشگاه ، قم، ۱۳۸۰.
  • دوسری، نایف بن سعید، الحرکة الحوثیة دراسة منهجیة شاملة، دارالصحوة العالمیة للطبع،۱۴۲۳ق.
  • زید، عباس محمد، أئمة أهل البیت علیهم السلام، صنعاء، مؤسسة الإمام زید بن علی (ع)الثقافیة، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • زید،عباس محمد، ائمة اهل‎البیت، مؤسسه الإمام زید بن علی الثقافیة، ۱۴۴۲ق.
  • سالمی، عبدالسلام بن أحمد، الجماعات الإسلامیة فی الیمن، دارالکتب صنعا، ۱۴۳۳ق.
  • شامی، احمد بن محمد ، آراء و مواقف، بخش بیان شرعی لعلماء الیمن، تهیه و تنظیم محمد یحیی سالم عزان، امان، مطابع شرکة الموارد الصناعیة الأردنیة، ۱۹۹۴م.
  • شامی، فضیلت، تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری، مترجم:علی اکبر مهدی پور و محمد ثقفی، دانشگاه شیراز، شیراز، ۱۳۶۷.
  • شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، کتاب الملل و النحل، تخریج محمد بن فتح الله بدران، مکتبه الانجلو المصریه، القاهره، ۱۹۵۶م.
  • شیخ حسینی، مختار، جنبش انصارالله یمن، قم، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، ۱۳۹۴ش.
  • صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، سمت، تهران، ۱۳۸۴.
  • صادقیان، سید احسان، «بررسی مفهوم امامت از دیدگاه دو فرقه زیدیه و امامیه»، خردنامه، زمستان ۱۳۹۰، سال سوم، شماره ۷.
  • طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوك الطبری، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم‏، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، مصحح حسن مصطفوی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، مشهد، ۱۳۴۸.
  • عمرجی، احمد شوقی ابراهیم، الحیاه السیاسیه و الفکریه للزیدیه فی المشرق الاسلامی، مکتبه مدبولی، قاهره، بی تا.
  • غلیس، اشواق احمد مهدی، التجدید فی فکر الامامة عند الزیدیه، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۹۹۷م.
  • فرمانیان، مهدی، موسوی‎نژاد، سید علی، زیدیه تاریخ و عقاید، نشر ادیان، قم، ۱۳۸۶.
  • قاسم بن محمد الزیدی المتوفی عام ۱۰۲۹، الاعتصام بحبل اللّه، نشر مطابع الجمعیه عمان.
  • مادلونگ، ویلفرد، فرقه‌های اسلامی، ترجمه ابوالقاسم سری، اساطیر، تهران، ۱۳۷۷.
  • مرعشی، سید ظهیرالدین، تاریخ گیلان و دیلمستان، با تصحیح منوچهر ستوده، اطلاعات، تهران، بی‎تا.
  • مفید ،اوائل المقالات، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، مصنفات الشیخ المفید، جلد چهارم، ۱۴۱۳.
  • مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، مکتبه الثقافه الدینیه، بور سعید، بی تا.
  • نشار، علی سامی، نشأة الفکر الفلسفی فی اسلام، دار المعارف، مصر، ۱۹۶۶م.
  • نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، ترجمه محمد جواد مشکور، بنیاد فرهنگ ایران، تهران، ۱۳۵۳.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‎یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‎یعقوب، تاریخ یعقوبی، دار صادر، بیروت، بی تا.

پیوند به بیرون